ماه ناتمام

سید عباس حقایقی

ماه ناتمام

سید عباس حقایقی

۲ مطلب در شهریور ۱۳۸۵ ثبت شده است

وصیت نامه !

سید عباس حقایقی | جمعه, ۳۱ شهریور ۱۳۸۵، ۰۹:۴۱ ق.ظ | ۱۲ نظر

هوالحق
عشقمان کشیده صبح اول صبحی تمرین وصیت نامه کنیم. بس که کنج کاویم.
خدا را چه دیدی . شاید همین امروز مردیم. بی وصیت نامه که نمی شود. از من می شنوید شما هم تمرین کنید. جالب است و یحتمل خنده دار !
فقط یک شرط را رعایت بفرمایید : کوتاه و مختصر.
اصلا حال می دهد هر شب یک وصیت نامه بنویسیم. بلکه بهتر شد. هر روز به تر از دیرو. دینگ دونگ .
این هم کیک روز تولدمان :

وصیت نامه

بسم رب الشهداء و الصدیقین ( نوشتم بلکم قاطی باشه ما رو هم قاطی شهدا ببرن )

الحمدلله که چیزی ندارم جهت بذل و بخشش. خدا را شکر. همین می شود هفت هشت صفحه فاکتور. تا زودتر برسم به اصل مطلب.
و اما بعد
خب چی بگم. اصلا وصیت نامه یعنی چی؟
قرار است من وصیت کنم؟ برای کی؟ خودم؟ خدا ؟ مردم ؟

چی بگم خب.
خدا رو شکر. به من خیلی نعمت داد. پدر و مادر عالی . خونواده خوب. رفیقای خوب. زندگی خوب.
آهااااااا
کانون خیلی باحاله. مثل خانه دوم. خداروشکر که این راه رو نشونم داد. ما که رفتیم. اونهایی که موندن قدرش رو بدونند.
خب دیگه چی؟
از این تیکه خوشم میاد :
وصیت میکنم قبرم رو . نهههههههه. چی چی قبرمو. قبر لاموجود.
وصیت میکنم توسط شلیک یک تانک آمریکایی پودر بشوم.

وصیت میکنم که با دلی آرام و قلبی مطمئن از دنیا بروم.
وصیت میکنم که امام رضا (ع) حتما بیاد تو قبرم.
وصیت میکنم که ببرنم تو بهشت.
تبصره : - این هم از فواید رفیق خوب -
وصیت میکنم قبل از اینکه بمیرم امام زمان (عج) ظهور کنه.
ولی اگه ظهور نکرد خدای ناکرده - اونوخت وصیت میکنم که وقتی ظهور کرد من هم زنده بشم توی لشگر آقا شهید بشم.

یه نون اضافه هم بدید.

دیگه چی ؟؟؟
هیچی. یادم نمیاد.
بیخیال
ما هم تعطیلمااااااااااا
یحتمل روز جمعه هم بمیریم.

پ.ن :
عجب وصیت نامه ای شد . بیچاره همه ی مردگان عالم. خب برای بار اول بدک نبود.

یا علی مددی

  • سید عباس حقایقی

چرخش

سید عباس حقایقی | سه شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۸۵، ۰۳:۵۱ ب.ظ | ۶ نظر

هوالحق

یَک
شعبان / شادی / شور / انتظار

دو
انتظار / فرج / انتظار / رمضان / مهمانی / بخور بخور

سه
بخور بخور / سفره / مهمان / میزبان / بخور بخور / کتک

چاهار
کتک / درد / هیسسسسسسس

پنج
هیسسسسس / مسخره / دل خوش سیری چند ؟ / غم ؟‌ / درد ؟

شش
درد ؟  / ما و درد ؟ / خاله بازی

هفت
خاله بازی / آخ / پولهام / پفکهام / زندگی ام / عروسک هام

هشت
عروسک هام / عروسک هاش / درد ؟ / من / لبنان / درد / آقا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نه
آقا / درد / ما / بی خیال / انتظار ؟

ده
انتظار / شور / شادی / شعبان


پ.ن :
1. مسلمانان مرا وقتی دلی بود ...
2. یکی از منظومه های عاشقانه تاریخ به وصال انجامید. تبریکاتم را قبلا ارسال کرده ام. ولی از شام خبری نبود.
3. چند سال است سر کاریم.
4. قرار شده نقطه چین ها را حذف کنم. عجب کار سختی. چه می شود کرد. راهی نیست. هر که به فکر خویشه. ما هم مثل بقیه.
۸! باز دارم میرم مشهد ؟ انشالله. دعاگو هستم انشالله.
۶. مسلمانان مرا وقتی دلی بود ...

یا علی مددی

  • سید عباس حقایقی