ماه ناتمام

سید عباس حقایقی

ماه ناتمام

سید عباس حقایقی

۱۵ مطلب با موضوع «روزگار» ثبت شده است

گزاره‌های ناپیوسته برای پیوند دل‌ها

سید عباس حقایقی | چهارشنبه, ۲۶ تیر ۱۳۹۲، ۰۶:۵۲ ب.ظ | ۳ نظر

یا مؤلف بین القلوب


خیلی حرف‌ها هست که مشخص است اهمیت‌شان زیاد است. گفتنی‌هایی هست که هزاران بار تکرار شده‌اند و می‌شوند. دانستنی‌هایی هست که همه‌گان می‌دانند. اما در عین حال این‌قدر به راحتی فراموش می‌شوند که باز نیاز هست که گفته شوند.

ما به این‌طور حرف‌ها می‌گوییم : «حرف‌های کلیشه‌ای». گفتن این حرف‌ها همیشه جزء سخت‌ترین کارهاست!

 ‌ 

  • سید عباس حقایقی

نمودار

سید عباس حقایقی | يكشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۲، ۰۸:۳۳ ق.ظ | ۲ نظر

دیدن این عکس از جناب بیل گیتس بی درنگ مرا به یاد آقارضای امیرخانی انداخت.

پیش از این چندین بار از او خوانده و شنیده بودم که هر روز چیزهایی مثل «امروز چه‌قدر دویدم؟» و «امروز چه‌قدر نوشتم؟» را روی دیوار دفتر کارش نمودار می‌کند.

  • سید عباس حقایقی

پیش‌واز

سید عباس حقایقی | شنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۲، ۰۲:۱۴ ق.ظ | ۴ نظر

حضرت باری‌تعالی

به خودم قول داده بودم که امسال پیش از ماه مبارک قدری با خویش خلوت کنم.

و حالا می‌بینی که نشده!

اما به شما که نمی‌شود دروغ گفت؛

این یک سال را به امید سحرهای رمضانت در حرم شاهچراغ (ع) گذرانده‎ام.

نظری کن ...

  • سید عباس حقایقی

برکت

سید عباس حقایقی | جمعه, ۷ تیر ۱۳۹۲، ۰۸:۵۰ ق.ظ | ۷ نظر

بسم الله

چند وقتی است الکی الکی سرم شلوغ شده است. نشسته‌ام برای خودم برنامه‌ریزی ! کرده‌ام. ولی هر جوری چهار عمل اصلی را روی 24 ساعت وقت شبانه‌روز اعمال می‌کنم باز هم وقت کم می‌آورم. بعد آدم های زیادی را هم دیده‌ام که در حیرت می‌مانم از این همه باری که برداشته‌اند و هر چقدر حساب و کتاب می‌کنم نمی‌فهمم کی و چطور این کارها را کرده‌اند و می‌کنند.

اینجاست که دنبال یک مفهومی باید گشت. برکت. که لابد شامل وقت و زمان و عمر هم می‌شود ...

  • سید عباس حقایقی

گنج

سید عباس حقایقی | سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۶:۱۵ ق.ظ | ۸ نظر

یا الله

حکایت آن شخص که خواب دید که آنچه می طلبی از یسار به مصر، وفا شود. آنجا گنجی است در فلان خانه. چون به مصر آمد کسی گفت: من خواب دیده ام که گنجی است به بغداد… آن شخص فهم کرد که آن گنج در مصر گفتن، جهت آن بود که مرا یقین کنند که در غیر خانه خود نمی باید جستن ... (مثنوی، دفترششم)

***


گشتیم و گشتیم دوباره برگشتیم سر خانه‌ی اول. هیچ چیزی مثل مطالعه‌ی کتاب نمی‌شود.

بعضی وقت‌ها دلم می‌کشد که یک کافه‌کتابی توی شیراز داشتیم. یک جای دنج. که آدم برود روزی ده ساعت بنشیند و کتاب بخواند...

  

فل‌فل:

دل را بکُشت خنجر فتوای عقل، لیک

ما قائل بقای به تقلید میت‌ایم

  • سید عباس حقایقی