هوالعزیز
این روزها
بزرگترین آرزویم این است که رئیسانم استعفایم را قبول کنند. به نفع همه !
پ.ن:
- آرزو : خواستنیهای ناشدنی
یا علی مددی
- ۷ نظر
- ۰۲ آبان ۸۷ ، ۱۱:۱۴
هوالعزیز
این روزها
بزرگترین آرزویم این است که رئیسانم استعفایم را قبول کنند. به نفع همه !
پ.ن:
- آرزو : خواستنیهای ناشدنی
یا علی مددی
در اوج خیالم که تو هستی پیشم
بالاتر از آسمانم و بی خویشم
قلبم دو هزار پا می افتد پایین
وقتی که به چشمان تو می اندیشم
...
بعضی از روزها خیلی خوبند
خدا کارهای خوبی کرده
یکیش مثلا روز تولد تو !
این روزها
حتی اعتیاد هم جرم نیست
بیماری است
عشق اما
همچنان جرم است !
عشقت نه سرسری ست که از سر به در شود ...
بی ما تو به سر بری همه عمر
من بی تو گمان مبر که یک دم !
ما خود زدهایم جام بر سنگ
دیگر مزنید سنگ بر جام !
هوالعزیز
این که آدمیزاد کم حرف بزند یعنی کم آپدیت کند و بیشتر گوش بدهد و بخواند و لذت ببرد و خودش را سرزنش کند که یاد بگیر ملت چهقدر خوشگل مطلب مینویسند ، کجایش بد است؟
علیالحساب این دو تا را مینویسم ، مسئولیتشان هم به عهدهی خوانندهی گرامی میباشد :
وقتی که دوباره زندگی میسازد
بر هیکل خود مرتبا مینازد
در فکر خودش چقدر خوشگل شده است
یک سوسک که تازه پوست میاندازد !
***
بعد از دو دهه شاعری و الواطی !
من ماندم و شعرهای قاطی پاتی
سرمایهی عاشق همه کفر است، چه باک؟
لا حول و لا قوة الا فاطی !!!
پ.ن : اگر ننویسم خواهش میکنم فکرهای بدبد نکنید که میکنید ، اگر بنویسم ، میگویید اگر نمینوشتی نمیکردیم ! من چهکار کنم واقعا؟
یا علی مددی
مهرهی مار دارد
چشمان بیمارت !