سلام
- سربازی ام تمام شد. آمدم قم. طلبه شدم.
چهقدر راحت تایپ شدند. چکیدهی دو سه ماه پرفراز و نشیب گذشتهام. به همین سادگی.
فقط نمیدانم چطور باید از همهی آنهایی که این چندماهه زحمت بهشان دادم و حسابی یاری کردند تشکر کنم. اینقدر تعدادشان زیاد هست که ...
- من از گناههایی که کردهام نمیترسم. یعنی میترسم. اما نه به اندازهی کارهایی که نکردهام !
آن دنیا خدا بیاید و همه داراییها و امکاناتی که لطف کرده به من داده بگذارد جلویم و بعد بگوید میتوانستی این کارها را بکنی پس چرا نکردی چه بگویم؟
اصلا فقط همین بس که بگوید تو را شیعه آفریدم. حق ولایت مولا را به جا آوردی؟
زرشششششششک
- فلفل:
دیشب وقت خداحافظی
آنقدر دلت گرفته بود
که صبح خبر آوردند
نماز آیات بخوانید
دیشب، ماهگرفتگی شدید بوده است !