شاعری چرتی گفت
سید عباس حقایقی |
جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۱:۳۸ ب.ظ |
۰ نظر
سلام
- « قلادههای طلا » را دیدم. فکر میکنم مهمترین کارکرد این فیلم فهماندن چند تا نکته که برای حاکمیت خیلی مهم است به عموم مردم بود. یکی اینکه واقعا تقلبی در کار نبوده است. دیگر اینکه ریخته شدن خون، ربطی به نظام نداشته و دشمن مستقیما در این ماجرا نظر داشته است. تبرئه کردن بسیج و نیروی انتظامی در برخورد خشونت آمیز با مردم نیز از دیگر اهداف بود. نشان دادن نقش مهم وزارت اطلاعات و لزوم وجود نیروهای کارآمد و پایبند به نظام و همچنین ضربههای سنگینی که در صورت عدم وجود یک دستگاه اطلاعاتی قوی و پاک به نظام وارد می آید؛ هم در دستور کار قرار داشته است. احساسم هم این بود که خوب از پس فهماندن اینها بر آمده.
- دو سال پیش که رفتم دنبال کسری خدمت ، چهار ماه کسری میگرفتم. گذاشتم سال بعد، شد دو ماه. پارسال هم دیر رفتم. افتاد برای امسال. کلا کسری خدمت پرید! این یعنی اینکه ثبت نام حوزه مهرماه امسال هم پرید! البته هنوز یک شانسهایی هست که نیازمند دعای خیر دوستان هستم.
- برای سالگرد شهدای رهپویان وصال رفتم شعری را که دو سال پیش گفته بودم خواندم. احساس خوبی نداشتم و ندارم. فقط رفتم چون فکر میکردم که ممکن است این شعر ماندگار شود و ظلمی که بر سر بچهها رفت، فراموش نشود. وقتی از روی سن پایین میآمدم به سبک سید حسن حسینی به خودم میگفتم : شاعری چرتی گفت، به خیالش شعر است.
- فلفل:
سرشار دلم ز عشق بی واهمه است
در جاده ی یک مسیر بی خاتمه است
امروز نوار قلب خود را دیدم
هی فا-طمه-و-فا-طمه-و-فا-طمه است