انتخاباتیات
سید عباس حقایقی |
پنجشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۰، ۰۱:۳۱ ب.ظ |
۰ نظر
سلام
- اعتراف میکنم آدمی هستم که هیچ گاه نتوانستم درک و تحلیل درستی از بازیهای سیاسی این روزگار داشته باشم. لذا این فصل را فقط برای آیندهی خودم مینویسم.
- من گرانیها را میبینم، بیمسئولیتی مسئولان را میبینم، اختلاس 3000 میلیاردی را میبینم، کهریزک را، مشایی را، دروغ را میبینم. من حتی قیمت سکه و ارز را هم میبینم و نمیتوانم لپتاپ سونی سری S را بخرم. اما رأی میدهم.
چون دیدن همهی این نادیدنیها و ندیدن همهی دیدنیهای انقلاب نامردی است. چون نامردیاست همهی اینها را ببینم و آقا را نبینم. آقا آینده را روشن ترسیم میکند. راه انقلاب را احمدی روشن! - من گفتمان جبههی پایداری را میپسندم. اما فکر میکنم ورود مصداقی آنها به این انتخابات زود بود. گرچه اصل دعوا مال بچهتهرانیهاست و اینجا در شیراز آنچنان خبری نیست ولی علمداران این گفتمان در شیراز میبایست آدمهای بیشتری را داخل آدم حساب میکردند.
- به کاندیداهای جبهه متحد اصولگرایان رأی میدهم. ذوالانوار، صادقی ، قادری و شیخی.
از همه دوستانی که این روزها داغ شدهاند، که علیه جبهه متحد، علیه اصولگرایان، علیه وابستگان به کانونهای قدرت و ثروت، انحصارطلبان، جناح سنتی، اقتدارگرایان، علیه آقایان بینطق مجلس، علیه آقایان بینظم مجلس، کاندیداهای پرخرج تبلیغاتی و علیه همهی گذشتهی این شهر قیام کردهاند، صمیمانه، عاجزانه، خواهش میکنم که؛
اول اینکه نروید گم و گور شوید و چهار سال دیگر پیدایتان شود، بیاید، مطالبه کنید، کار کنید که دوره بعد نخواهید فقط و فقط و فقط داغ کنید؛ و دوم اینکه انتظار آیندگانی را هم داشته باشید که خیلی راحت تف توی صورتتان بیاندازند و شما را بیغیرت و مشکلدار بخوانند و ... - آهای آقای عدالتفر! من دوستت دارم اما به تو رأی نمیدهم. چون کاری بلد نیستی. چون حرف جدیدی نداری. حرفهایت را همین قبلیها هم داشتند.
چون از آیندهات مطمئن نیستم. . این جبهه رفته ها را اینچنین به چوب میرانید تو که جبهه نرفتهای چه؟
من به تو رأی نمیدهم چون علیرغم گفتمانی که ادعایش را دارید، اصلا نمایندهی این گفتمان نیستید، چون وقتی پایاش رسید و ما جلوی درب دادگستری نیامدیم، همین برادران شما ؛ سید ما را به فحش کشیدند.
ولی دوستت دارم و برادرت هستم. - فل فل :
صد بار هم اگر انتخابات را باطل کنی
صندوق قلب من
یک رأی دارد و آن هم تویی !