طلائیه، سید مهربان، فاجعه اخوت!
سید عباس حقایقی |
يكشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۰، ۰۱:۲۳ ب.ظ |
۰ نظر
سلام
- تشکر ویژه میکنم از برادرم سید علی که کِرم دوباره نوشتن را دوباره به جانم انداخت. علی هم - تقریبا - هر روز مینویسد و من که مشتریاش هستم.
- اولین اردوی جنوبی که رفتم. بیشک، طلائیه از دلم دلبری کرد اساسی. چه خوش صید دلم کرد. گرفتار شدم. دچار شدم.
- فضای این روزهای کانون را دوباره دوست دارم. اصلا وقتی آقاسید مهربان میشود و بین بچهها میآید - آیکن شیطنک بعلاوه نیشخند - کانون طور دیگری است. دوست داشتنیتر از همیشه.
- ظاهرا چند روز پیش یک بندهخدایی - که اصلا نمیگویم که عقد اخوت خواندهایم با هم - من را یعنی داداش گلش را در شاهچراغ دیده. طرف حوصلهاش نشده بلند شود و بیاید برای دستبوسی! واقعا فاجعه هست ها.
- قرآن امروز: ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء ( نساء 116) - خداوند، شرک به او را نمی آمرزد؛ (ولی) کمتر از آن را برای هر کس بخواهد می آمرزد. حضرت امیر(ع) می فرمایند که هیچ آیه ای نزد من امیدبخشتر از این آیه نیست. بروید حالش را ببرید.
- نهجالبلاغهی امروز: أم انزل الله سبحانه دینا ناقصا فاستعان بهم علی اتمامه؟ (خطبه 18) آیا خدای سبحان دین ناقصی را فرو فرستاده و از ایشان برای تکمیل آن یاری جسته؟ ( والا بخدا. بچهپرروها )
-
فلفل امروز :
« شمع این مسئله را بر همه کس روشن کرد »
که اگر گریه کنی قد تو کوتاه شود!
( سعدی + من )
پس لطفا گریه نکن :دی
- ۹۰/۱۱/۳۰