هوالعزیز
وقتی دلت تنگ است ، وقتی ز من دوری
یادت بیاور : ما ، در صحن جمهوری !
با هم ولی تنها ، روی دو تا قالی
من دزدکی چشمک ، تو خندهی زوری
معلوم بود اما ، بغضت چه سنگین است
گفتم چرا غمگین؟ گفتی همینجوری
نقارهها خواندند ، اشک تو جاری شد
باران عشق آمد، بر دامن حوری
***
وقتی دلم تنگ است، وقتی ز تو دورم
این روزها سالاند ، این سالها نوری !
پ.ن :
1. محض اطلاع انشتینهای گرامی :
مستحضر هستم که سال نوری واحد مسافت است نه زمان. ولی کلا یعنی خیلی.
2. محض اطلاع مفسرین گرامی :
خواهشن دنبال شأن نزول این شعر نگردید. روایات مختلف است.
۳. محض اطلاع روانشناسان گرامی :
گریه بر هر درد بیدرمان دواست.
یا علی مددی
- ۸۷/۰۸/۱۵