ماه ناتمام

سید عباس حقایقی

ماه ناتمام

سید عباس حقایقی

...

سید عباس حقایقی | چهارشنبه, ۱۹ دی ۱۳۸۶، ۱۱:۱۴ ب.ظ | ۴۶ نظر

هوالعزیز

شب آخر
این خیمه همچنان برپاست. گریه هایمان را کردیم. حالا بلند شویم. یا علی بگوییم.
ما را حیات لم یزلی، جز رخ تو نیست
ما بی تو چشم بسته و ماتیم و در ممات

ظهر دهم
اگر بفهمیم می میریم. اگر !
گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود
تنهاتر از مسیح کسی بر صلیب بود

ظهر نهم
شرم ... ادب ... مهربانی ... امید
برخاست با تلاوت خون،  بانگ یا اخا
وقتی «کنار درک تو، کوه از کمر شکست»

تیری زدند و ساقی مستان ز دست رفت
سنگی زدند و کوزه ی لب تشنگان شکست!

شب هشتم
خیلی حرف ها را نمی شود گفت. این رابطه ها خیلی حساسند. اینکه اینهمه حجاب هست حتما حکمتی دارد ...
آن زخم های شعله فشان، هفت اخترند
یا زخم های نعش علی اکبر شما؟
  

شب هفتم
چقدر امشب همه چیز شبیه دریای رحمتت بود. مناجات اول ... ذکر یاحسین که موج وار می پیچید ... هروله ... دریای رحمتت را عشق است. دریای رحمتت را عشق است. دریای رحمتت را عشق است. دریای رحمتت را عشق است. دریای رحمتت را عشق است. دریای رحمتت را عشق است.
باران می گرفته، به ساغر چه حاجت است؟
دیگر به آب زمزم و کوثر چه حاجت است؟

شب ششم
بعضی ها روضه ی غیرتی دوست دارند. بعضی ها روضه ی سلاخی ! . بعضی ها هم روضه ی احساسی.
غوغای فتنه بود که با تیغ آبدار
آتش به جان کودک بی شیر می زدند

شب پنجم
.................
فرصت دهید گریه کند بی صدا، فرات
با تشنگان بگوید از آن ماجرا، فرات

  ویژه نامه محرم 

شب چهارم
امان از اینکه امانتی ، درست به صاحبش نرسد ... شرمندگی دارد. ولی چه جای عتاب است وقتی که می گوید : احلی من العسل .
جوشید خونم از دل و شد دیده باز، تر
نشنید کس مصیبت از این جانگدازتر

شب سوم
نیازی به تفکر نیست. همه می دانند که دخترها بابایی اند.
بنویس که با شتاب باید برسد
فورا ببرش، جواب باید برسد
لب‌های رقیه از عطش خشک شده
این نامه به‌دست آب باید برسد

شب دوم
رابطه ی مادر و فرزند را شاید بشود حس کرد. ولی حس پدر نسبت به پسر را خیلی سخت می شود کشف کرد. حکما چون هر دو تا مرد هستند. اما گاهی وقت ها ... خیلی خوب می شود فهمید ...
مثل وقتی که پدرم در آغوشم گرفته بود ... تازه از کربلا برگشته بودم ...
اما امشب چقدر خوب بود که نمی فهمیدم یک پدر چگونه پسرش را دوست دارد.
مثل وقتی که دنبال صدایی میگشت ... هل من ناصر ینصرنی ...
این مردمان غریبه نبودند، ای پدر
دیروز در رکاب تو شمشیر می زدند

شب اول
باز سر سال شده. میهمانی است. با صاحبخانه رودرباستی دارم. بس که خراب کرده ام. حالا هم رویم نمی شود بروم داخل. آخر دم در ایستاده خوشآمد می گوید.
منتظرم کسی بیاید، از توی کوچه که رد می شود خودم را یواشکی پشت سرش قایم کنم  ...
و چه کسی بهتر از مادر ...
چنان درخت خزان دیده اشک می ریزیم
بهار آمده اما هنوز پاییزیم

یا علی مددی
  • سید عباس حقایقی

نظرات  (۴۶)

  • مرغ پا کوتا
  • عجب! ما پشت کی قایم بشین ؟؟؟
    باز باران........................
  • یاس18ساله
  • یا حق
    مادر.......................................امشب یه حس غریبی داشتم ....چه حسی دارن سادات وقتی حضرت رو مادر صدا میکنن .؟؟؟
    چه صفایی داره پشت سر صاحب مجلس قایم شدن
    جاری باشید
  • علی اکبر
  • دیشب با بچه ها داشتیم درباره کانون رهپویان وصال توی خوابگاه (سمنان) صحبت می کردم که یهو دلم هوای کانون و برو بچه هاش کرد اومدم سایت خوابگاه ...
    اولین سایت شد کانون بعدش قسمت بود اینجا
    همین ...
    التماس دعا
    سلام..
    من که می گم برو مرد و مردونه باهاش حرف بزن..
    من می شناسمش..
    به خدا خیلی مهربونه..
    من خودم امتحان کردم..
    جواب می ده ها
    سلام . مارو هم دعا کن ......
    سلام.
    بهار آمده اما هنوز پاییزیم
    ......
    التماس دعا.یا علی.
    مادر
    مادر
    مادر
    مادر
    مادر

    من چه میدانم لذت مادر داشتن چقدر است !!!!
    تا شب دهم 7 شب مانده !!!
    ارباب بی نظیر! بهترین واژه ای که میتونم این شبا، باهاش صداش کنم....
    گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق.....
    من کجا و دیدن کجا؟
    رب ارنی انظر الیک
    ....
    ....
    ....
    رابطه پسر و پدر شاید اگه بیشتر از دختر و پدر نباشه کمتر نیست ولی مردونگیشون نمیزاره قربون صدقه هم برن......
    التماس دعای شدید.........................!
    من می دونستم تو مثل آدم هم می تونی چیز بنویسی !
    سلام
    سایه ات که سنگین شده کی بود روز اول تشویق میکرد
    دعا بفرمایید در این ایام ...
    سلام پسرم .
    این مردمان غریبه نبودند، ای پدر
    دیروز در رکاب تو شمشیر می زدند

    آتیشم زد .........

    دعا کن عباس جون بابات
  • سید مهدی
  • ...
    .......
    دل از کودکی از فرات آب میخورد
    و مشق شب آب... بابا... ابالفضل...
    داغت دل شکسته ی مارا کباب کرد
    شد اشک سرخ و خانه ی چشمم خراب کرد
    سلام ،
    یاز هم مهمانی از نصف گذشت و ما ......
    .
    .
    .
    .
    ما همچنام دور خودمان می گردیم ، آخرش هم ..................
    .
    .
    .
    همه چیز را می خواهیم از ته دل ولی بچه ها هر کی آقاشو دیده ، ما رو هم دعا کنه
    همین!
    اول یه خسته نباشید بابت ویژه نامه سایت
    دوم اینکه من دیشب نبودم اما فکر کنم مجلس بی برو برگرد احساسی بود ..
    آخه بچه شش ماهه چیه که بخوان سلاخ..............
    چه خوبه که هر شو به رو میکنی . اینجور من خوشحال میشم .
    با یه کمی بسط مطلب می‌کردینش گزارش محرم 86 در ویژه نامه...
    سلام حاج اقا التماس دعا/ذکر مصیبتم که می خونی. فردا دیگه منبر برو/بابا شوخی کردم/لینکتو اضافه کردم.التماس2a
    سلام..
    ...
    تو که هم تو اغوشش گرفتی و هم حسش کردی ما چی..
    سلام..
    ابتکارهاتونو دوست دارم...
    شما به عشق بازی دعوت شدید ..حتما اجابت کنید و انشالله اجرتونو از خودشون بگیرید..

    خیلی دعا بفرمایید..
    آسمانی باشید...
  • یک جرعه از مسیح
  • موفق باشید!
    پیر شده بازیگــــــوش !
    دوست دارم به وبلاگ از روی پلک شب سری زنی حوصله کردی قلمی زنی و گر خواستی بلاگ را پیوندی زنی

    http://www.064.persianblog.ir
    ..
    سلام
    دلمان داره میترکه
    یکی به داد دل مولا برسه
    وااااااااااااااااای


    یاعلی
    ..
    شرمنده ام که زنده ام
    دوست میداشتم.
    سلام.
  • یاس18ساله
  • و در اخر!!!
    چه سنگینه جمله ی: ما رایت الا جمیلا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    محرم سمبل است،و عاشورا رمز،کربلا تاریخ است و

    شهادت یک راه وبهترین راه.
  • یه مدیونه امام رضا(ع)
  • سلام
    و این داستان تا کجا ادامه دارد..............
    ادامه دارد...
    همه شب ها یک طرف شب آخر هم یک طرف. گریه های هر شب ناتمام میماند به امید فردا شب اما شب آخر .... وهمان یا علی گفتن سخت است
  • سی سین حاج سی علی اصغر
  • چهشام عزیزم لذیذم چطوری جااااااااااااااااان
    سلام . به نظر من که باید صد ها برابر اشکی که توی این دهه ریخیتیم ، بعد از دهه برا دل زینب بریزیم .ولی افسوس که محرم رو فقط تا عاشورا می دونیم در صورتی که به نظرم محرم بعد از عاشورا به وقوع پیوست
    ....راهی کربلا میشوی.آنهایی که سفر اولشان نیست از دور دنبال گنبد عباس (ع) میگردند وتو همه چیز برایت جدید است. همه عمرت منتظر چنین روزی بودی. بر مشامم میرسد هر لحظه بو ی کربلا. پایت به کربلا می رسد. به سمت هتل که می روی سمت راستت گنبد ابالفضل(ع) هست ....
    یا رفیق!
    شاید بدانید اما شاید هم ندانید برای همین می گویم که بدانید. آن ترکیب بند را آقای قزوه گذاشته اند روی وبلاگشان. کاملش را
    یا علی مددی!
    سلام..
    تموم شد ....! مثل یک چشم به هم زدن اربعین امسال هم تموم میشه!

    التماس دعا..
    در پناه حق
    سلام..
    اره تموم شد..
    مثل همیشه..
    ولی ما که بهره نبردیم چی؟!!
    یکی ما رو در یابه!
    ها ...دهه ی وبلاگت که تموم شد اومدم بنویسم قبول باشه .
    سلام!
    آخرش سردرگم ماندیم که به دعوت نامه مان مهر استجابت زدید یا نه...
    دعوتید ها...
    >من صرفا یک عدد پستچیم!<
    آسمانی باشید..

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">