می هراسم از ماندن !
سید عباس حقایقی |
چهارشنبه, ۶ تیر ۱۳۸۶، ۱۲:۲۴ ق.ظ |
۲۱ نظر
هوالعزیز
1. ژرفای محبت تنها در لحظه فراق شناخته میشود
جبران خلیل جبران
۲.
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
سر خم می سلامت، شکند اگر سبویی
۳.
وه! چه شوم و وحشتناک ،زرد درخزان مردن
سرو بودن و آخر در تنور نان مردن
ترس من نه ازمرگ است
می هراسم از ماندن
مثل دیگران بودن ، مثل دیگران مردن
اسماعیل امینی
یا علی مددی
- ۸۶/۰۴/۰۶