هوالعزیز
1. اصلا بعضی غزل ها را آدم میخواهد بخورد. بس که محشرند.
مرا بازیچه ی خود ساخت چون موسی که دریا را
فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را
نسیم مست وقتی بوی گل می داد حس کردم
که این دیوانه پرپر می کند یک روز گل ها را
خیانت قصه ی تلخی است اما از که می نالم؟
خودم پرورده بودم در حواریون یهودا را
خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست
چه آسان ننگ می خوانند نیرنگ زلیخا را
کسی را تاب دیدار سر زلف پریشان نیست
چرا آشفته می خواهی خدایا خاطر ما را؟!
نمی دانم چه نفرینی گریبانگیر مجنون است
که وحشی می کند چشمانش آهوهای صحرا را!
چه خواهد کرد با ما عشق؟! پرسیدیم و خندیدی
فقط با پاسخت پیچیده تر کردی معما را
فاضل نظری
پ.ن : گفتا به دلربایی ما را چگونه دیدی؟ / گفتم ای تو روحت
یا علی مددی
- ۸۶/۰۴/۰۲
_____000000000000000000__000000000000000000
___000000000000000000000000000000_______00000
__0000000000000000000000000000000_________0000
_0000000000000000000000000000000000________0000
_0000000000000000000000000000000000000_____0000
0000000000000000000000000000000000000000___00000
00000000000000000000000000000000000000000_000000
000000000000000000KISS!!!!0000000000000000000000
000000000000000000000000000000000000000000000000
_00000000000000000YOU!!!!!!!!000000000000000000
__00000000000000000000000000000000000000000000
____0000000000000000000000000000000000000000
______000000000000000000000000000000000000
_________000000000000000000000000000000
____________000000000000000000000000
______________00000000000000000000
_________________000000000000000
___________________0000000000
_____________________000000
______________________0000
_______________________00
خیلی وبت عالی بود خوشحال می شم بم سر بزنی
دوستدار تو.... الهه......