انا لله و انا الیه راجعون
هو الحق
یَک
انا لله و انا الیه راجعون . دوهفتمین روز درگذشت !
بدین وسیله به اطلاع همه سروران گرامی که ما را در مراسم تدفین و تشییع مرحومه مغفوره شمسیِ 1384 یاری رساندند می رساند که بی زحمت الکی غصه سال پیش و سال های پیش را نخورید. زین پس هیچ مجلس ختمی برگزار نمی گردد. ضمنا مجلس زنانه هم در همان محل برگزار نمی گردد.
از طرف خانواده سال های شمسی و وابستگان
دو
جدیدا توی تیلفیزیون تبلیغ قلک های فلزی با قفل و کلید و ... را می کند. غافل از اینکه همه خوشیِ قلک به شکستن آخرش هست. بدا به حال اونهایی که کم پول جمع کردند.
سه
... بنا به دلایلی حذف میگرد ... حیف. زمونه به گاوها هم رحم نمیکنه. به هیچ کس رحم نمیکنه. برای خالی نبودن عریضه این رو هم قدیم ها از دفترخاطرات یک گاو پیدا کرده بودم :
درونِ من ندای لاو می داد
به قلبم شکلِ کوژ و کاو می داد
دلم هر روز ما و ماء می کرد
دهانم بوی شیر گاو می داد
چاهار
سفر مشهد هم ... انشالله باز راهمون بده. همین !
پنج
توی مسیر دید و بازدیدها یک جایی برای استراحت رفتیم در جوار یک امام زاده لبِ دریای جنوب. اول که به عمرم ساحل به آن زیبایی ندیده بودم. منظره اش واقعا خفن بود. اما دوم. توی همان ده دقیقه ای که آنجا بودم فهمیدم که مردم این منطقه در این امام زاده :
متولد می شوند ، می میرند . مریض می شوند. شفا می گیرند. عاشق می شوند ! ازدواج می کنند . روزی می گیرند. تفریح می کنند. عزا می گیرند. نذر می کنند و ... خلاصه که همه زندگی اشان همین امام زاده است و می گیرند.
شش
توی مسیر که قطر ایران بود این همه امام و امام زاده رفتیم. دریغ از .... هییچ.
هفت
به نظر شما حال گیر تر از شبِ آخر تعطیلات هم پیدا میشه؟
هشت
همه عالم دهندم ، باز آقا
نماز صبح گوهرشاد و عشقه
پ.ن :
الف ) توی سال گذشته که همه اش گیر بودیم مجبور شدیم توی این - 20 روز - عید کلی دید و بازدید کنیم. محضِ همین کلا بلاگ را بیخیال شدیم. نکند خیال کردید توی یک روستای کم از 50 نفری می شود به اینترنت وصل شد؟ . البت که شرمندگی از ماست
ب ) ترجیحا این یک آپدیت سرپایی بود .
پ ) امیتواریم سال خوب و سرشار از اینایی داشته باشید.
یا علی مددی
- ۸۵/۰۱/۱۳